کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود آن هم به سه دلیل؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید . و سوم � که از همه تهوع آورتر - اینکه در آن سن و سال، زن داشت! � چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه : زن داشتم ،سیگار می کشیدم وکچل شده بودم.
وتازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران که ابراز انزجار می کند ممکن است در خودش بوجود آید
hi man montazere matlabe jadidammmmmmmmmmm
ba salam mesle baghiye matalebeton sherino khandany va amozandeeeee ba tashakor az rizbinyo entekhabe ghashange u babak jan movafagh bashin montazere matalebe baeiye u hastam ba tashakor saghar
با درود از داستان نتیجه میگیریم مسخره کردن و زبان تلخ مجا زات داره و خدا ناظره
اولین پادشاه زن در ایران بعد از اسلام
یک ناگفته خواندنی از مقبره کوروش هخامنشی
داستانی واقعی از دانشگاه استنفورد
28368 بازدید
3 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
8 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian